10/3
1401
برای همه ما پیش آمده است که در محیط کار بغض یا گریه کنیم و سپس احساس شرم عمیقی مثل خوره به جانمان بیفتد. تصور کنید در جلسهای حاضر شدهاید که مدیر جلسه تحصیلات و دانش شما را زیر سوال میبرد، آن هم در پیش چشمان کسانی که ذهنیتشان برای شما مهم است. این چنین بازخوردهایی در کنار بار کاری فراوانی که بر دوش همه ماست، میتواند بغض ما را بشکند. تلاش میکنیم تا کنترل خود را به دست بگیریم و پاسخ بدهیم، اما صدایمان میلرزد و چشمانمان پر میشود. تفاوتی نمیکند مدیر یک واحد بزرگ باشید یا کارمند ساده، این شرایط برای همه ما آشناست. ممکن است با یک بازخورد بد یا شنیدن یک خبر ناگوار در محیط کار گریه کنید، اما تاسف و ناراحتی تنها علل گریه نیستند؛ گاهی ما از سر عصبانیت زیاد اشک میریزیم و بعضی اوقات از سر خستگی و درماندگی و نگرانی.
با خود تصور میکنیم که حالا همه چیز خراب شده است. اما بهتر است بدانید که اگر تا حالا در محیط کار اشکهایتان سرازیر شدهاند، شما بخشی از 45 درصد افراد حرفهای هستید که در محیط کار گریه کردهاند. همچنین به احتمال فراوان شما در زمره 25 درصد افراد جامعه هستید که بسیار حساس به شمار میآیند. تحقیقات بیشماری نشان میدهد که این ویژگی رفتاری نه یک نقطه ضعف، که نشان از فعالیت شدید بخشهایی از ذهن است که به احساسات، خودآگاهی و حس تجربه مرتبط میباشند.
اگر تا حالا در محیط کار گریه کردهاید، خصوصا اگر زن هستید، ممکن است احساس کنید حالا چشم همه بر روی شماست. شاید پس از این اتفاق نگران آینده کاری خود شوید یا از تغییر ذهنیت همکارانتان واهمه داشته باشید. در این فرصت به راهکارهایی پرداختهایم که میتواند اثر گریه کردن در محیط کاری را تا حد ممکن خنثی کرده و تصویر حرفهای شما را حفظ کند.
ذهنیت خود را تغییر دهید
گریه در شرکت، پایان مسیر حرفهای نیست. آمارها نشان میدهد که افراد و خصوصا اعضای هیئت مدیره، بیش از آنچیزی که فکر میکنید، نسبت به این اتفاق همدلی نشان میدهند. یک پژوهش صورتگرفته از 2000 مدیر ارشد شرکتهای بینالمللی نشان میدهد که 44 درصد از اعضای هیئت مدیره باور دارند که گریه کردن اتفاقی، چندان هم نامناسب نیست و 30 درصد دیگر فکر میکنند که این اتفاق تاثیری منفی بر تصویر شما در محیط کار نخواهد داشت.
این آمارها را به ذهن خودتان بسپارید و با خودتان مهربانتر باشید. از قضاوتهای بیهوده و سختگیرانه درباره خودتان پرهیز کنید؛ این داوریها تنها شرایط را بدتر میکنند. به این فکر کنید که تصویر شما در ذهن دیگران، تنها برگرفته از یک لحظه یا اتفاق نیست. بروز احساسات در محیط کار نه تنها پسندیده است بلکه در صورت استفاده صحیح میتواند به یک ابزار قدرتمند در دستان شما تبدیل شود. شاید گریه به ارائه تصویر قدرتمند از شما کمک نکند اما نشان میدهد که شما یک ماشین نیستید و میتوانید با احساسات اعضای تیم خود، همراه شوید.
به خودتان اندکی فضا بدهید
اگر احساساتتان بر شما غلبه کردهاند، نمیتوانید تصمیمهای خوبی بگیرید. اگر بغض راه گلویتان را گرفته است، مکالمه را متوقف کنید و 5 دقیقه به خودتان فرصت بدهید؛ مثلا از اتاق بیرون بروید یا دوربین تماس تصویری را خاموش کنید. تغییر فضا و چند لحظه آرامش، واکنشهای عصبی و احساسی شما را تعدیل خواهد کرد. مطالعات نشان داده است تغییر محیط خارجی، به مدیران کمک میکند تا احساسات خود را به بهترین شکل ممکن کنترل کنند. شناسایی این نیاز در درون و درخواست فضا به صورت دیپلماتیک و مودبانه، مهارت خود-کنترلی و هوش عاطفی شما را به رخ میکشد؛ عواملی که در شخصیت 90 درصد از موفقترین مدیران، حضور ثابت دارند.
با شهامت از گریه حرف بزنید
شاید اولین چیزی که پس از گریه به ذهنتان میرسد، معذرتخواهی است. این کار کمکی به شما نمیکند و شما در موقعیت ضعف قرار میدهد. با این کار ذهنیت اشتباهی را به دیگران القا و خود را کوچک میکنید. اما نمیتوانید کلاً هم بیخیال احساسات و گریه کردنتان بشوید. آن چیزی که در برابر بودنش مقاومت میکنید، همیشه در کنار شما حاضر خواهد بود؛ هرچه بیشتر به جنگ احساسات بروید، آنها را قدرتمندتر خواهید کرد.
به جای کتمان، با شهامت از احساسات خود بگویید؛ مثلا میتوانید بگویید: این پروژه از اهمیت فوقالعادهای برای من برخوردار است و شاید به این دلیل تا این حد احساساتی شدهام. یک تحقیق خواندنی به ما نشان میدهد که مدیرانی که فوران احساسات و اشکهای خود را صادقانه به شوق کار مرتبط میکنند، در چشم مدیران اجرایی شایستهتر به چشم میآیند.
آنچه در ادامه میآید، مهمتر است
اثر تاخر، به ما میگوید که آخرین رفتار، مهمترین است. پس اگر میخواهید از تصویر گریان خودتان عبور کنید، به فکر ساخت یک تصویر تاثیرگذار از خود باشید. مثلا میتوانید بگویید: من برای رابطه کاری خودمان ارزش بسیاری قائل هستم و میخواهم این پروژه با موفقیت به پایان برسد. چه زمانی میتوانیم دوباره حرف بزنیم و قدمی رو به جلو برداریم؟
گریه اغلب زمانی رخ میدهد که ما انتظارش را نداریم و واکنش مناسب آن لحظه را تعبیه نکردهایم. اگر آدم بسیار احساساتی هستید، معنای این جملات برای شما بسیار روشن هستند. از همین رو باید استراتژیهایی را برای این مواقع آماده داشته باشید، یعنی خودتان را مسلح کنید. مثلا میتوانید از تکنیک تنفس جعبهای استفاده کنید: با شمردن از 1 تا 4 هوا را به داخل ششها بدهید، 4 ثانیه تحمل کنید و با شمردن مجدد بازدم کنید. همچنین نوشیدن آب سرد باعث میشود بغض ایجاد شده در انتهای گلوی شما، گلوتیس، رفع شود.
در پایان باید بگوییم که گریه در محیط کار یا هرجای دیگری، کار عجیبی نیست؛ اما اگر این اتفاق به تکرار برای شما رخ میدهد شاید وقت آن رسیده که از یک مشاور کمک بخواهید. شاید لازم باشد از مدیر ارشد سازمان بخواهید در برابر افراد زورگو در محیط کار به شما کمک کنند یا حتی اگر نیاز شد، به محیط کاری جدید فکر کنید.
فراموش نکنید که پیش از مدیر بودن، شما یک انسان با عواطف خاص خودتان هستید. آنچیزی که از شما یک رهبر واقعی میسازد، توانایی روبرو شدن با احساسات و واکنش مناسب است.
منبع: www.hbr.org
با خود تصور میکنیم که حالا همه چیز خراب شده است. اما بهتر است بدانید که اگر تا حالا در محیط کار اشکهایتان سرازیر شدهاند، شما بخشی از 45 درصد افراد حرفهای هستید که در محیط کار گریه کردهاند. همچنین به احتمال فراوان شما در زمره 25 درصد افراد جامعه هستید که بسیار حساس به شمار میآیند. تحقیقات بیشماری نشان میدهد که این ویژگی رفتاری نه یک نقطه ضعف، که نشان از فعالیت شدید بخشهایی از ذهن است که به احساسات، خودآگاهی و حس تجربه مرتبط میباشند.
اگر تا حالا در محیط کار گریه کردهاید، خصوصا اگر زن هستید، ممکن است احساس کنید حالا چشم همه بر روی شماست. شاید پس از این اتفاق نگران آینده کاری خود شوید یا از تغییر ذهنیت همکارانتان واهمه داشته باشید. در این فرصت به راهکارهایی پرداختهایم که میتواند اثر گریه کردن در محیط کاری را تا حد ممکن خنثی کرده و تصویر حرفهای شما را حفظ کند.
ذهنیت خود را تغییر دهید
گریه در شرکت، پایان مسیر حرفهای نیست. آمارها نشان میدهد که افراد و خصوصا اعضای هیئت مدیره، بیش از آنچیزی که فکر میکنید، نسبت به این اتفاق همدلی نشان میدهند. یک پژوهش صورتگرفته از 2000 مدیر ارشد شرکتهای بینالمللی نشان میدهد که 44 درصد از اعضای هیئت مدیره باور دارند که گریه کردن اتفاقی، چندان هم نامناسب نیست و 30 درصد دیگر فکر میکنند که این اتفاق تاثیری منفی بر تصویر شما در محیط کار نخواهد داشت.
این آمارها را به ذهن خودتان بسپارید و با خودتان مهربانتر باشید. از قضاوتهای بیهوده و سختگیرانه درباره خودتان پرهیز کنید؛ این داوریها تنها شرایط را بدتر میکنند. به این فکر کنید که تصویر شما در ذهن دیگران، تنها برگرفته از یک لحظه یا اتفاق نیست. بروز احساسات در محیط کار نه تنها پسندیده است بلکه در صورت استفاده صحیح میتواند به یک ابزار قدرتمند در دستان شما تبدیل شود. شاید گریه به ارائه تصویر قدرتمند از شما کمک نکند اما نشان میدهد که شما یک ماشین نیستید و میتوانید با احساسات اعضای تیم خود، همراه شوید.
به خودتان اندکی فضا بدهید
اگر احساساتتان بر شما غلبه کردهاند، نمیتوانید تصمیمهای خوبی بگیرید. اگر بغض راه گلویتان را گرفته است، مکالمه را متوقف کنید و 5 دقیقه به خودتان فرصت بدهید؛ مثلا از اتاق بیرون بروید یا دوربین تماس تصویری را خاموش کنید. تغییر فضا و چند لحظه آرامش، واکنشهای عصبی و احساسی شما را تعدیل خواهد کرد. مطالعات نشان داده است تغییر محیط خارجی، به مدیران کمک میکند تا احساسات خود را به بهترین شکل ممکن کنترل کنند. شناسایی این نیاز در درون و درخواست فضا به صورت دیپلماتیک و مودبانه، مهارت خود-کنترلی و هوش عاطفی شما را به رخ میکشد؛ عواملی که در شخصیت 90 درصد از موفقترین مدیران، حضور ثابت دارند.
با شهامت از گریه حرف بزنید
شاید اولین چیزی که پس از گریه به ذهنتان میرسد، معذرتخواهی است. این کار کمکی به شما نمیکند و شما در موقعیت ضعف قرار میدهد. با این کار ذهنیت اشتباهی را به دیگران القا و خود را کوچک میکنید. اما نمیتوانید کلاً هم بیخیال احساسات و گریه کردنتان بشوید. آن چیزی که در برابر بودنش مقاومت میکنید، همیشه در کنار شما حاضر خواهد بود؛ هرچه بیشتر به جنگ احساسات بروید، آنها را قدرتمندتر خواهید کرد.
به جای کتمان، با شهامت از احساسات خود بگویید؛ مثلا میتوانید بگویید: این پروژه از اهمیت فوقالعادهای برای من برخوردار است و شاید به این دلیل تا این حد احساساتی شدهام. یک تحقیق خواندنی به ما نشان میدهد که مدیرانی که فوران احساسات و اشکهای خود را صادقانه به شوق کار مرتبط میکنند، در چشم مدیران اجرایی شایستهتر به چشم میآیند.
آنچه در ادامه میآید، مهمتر است
اثر تاخر، به ما میگوید که آخرین رفتار، مهمترین است. پس اگر میخواهید از تصویر گریان خودتان عبور کنید، به فکر ساخت یک تصویر تاثیرگذار از خود باشید. مثلا میتوانید بگویید: من برای رابطه کاری خودمان ارزش بسیاری قائل هستم و میخواهم این پروژه با موفقیت به پایان برسد. چه زمانی میتوانیم دوباره حرف بزنیم و قدمی رو به جلو برداریم؟
گریه اغلب زمانی رخ میدهد که ما انتظارش را نداریم و واکنش مناسب آن لحظه را تعبیه نکردهایم. اگر آدم بسیار احساساتی هستید، معنای این جملات برای شما بسیار روشن هستند. از همین رو باید استراتژیهایی را برای این مواقع آماده داشته باشید، یعنی خودتان را مسلح کنید. مثلا میتوانید از تکنیک تنفس جعبهای استفاده کنید: با شمردن از 1 تا 4 هوا را به داخل ششها بدهید، 4 ثانیه تحمل کنید و با شمردن مجدد بازدم کنید. همچنین نوشیدن آب سرد باعث میشود بغض ایجاد شده در انتهای گلوی شما، گلوتیس، رفع شود.
در پایان باید بگوییم که گریه در محیط کار یا هرجای دیگری، کار عجیبی نیست؛ اما اگر این اتفاق به تکرار برای شما رخ میدهد شاید وقت آن رسیده که از یک مشاور کمک بخواهید. شاید لازم باشد از مدیر ارشد سازمان بخواهید در برابر افراد زورگو در محیط کار به شما کمک کنند یا حتی اگر نیاز شد، به محیط کاری جدید فکر کنید.
فراموش نکنید که پیش از مدیر بودن، شما یک انسان با عواطف خاص خودتان هستید. آنچیزی که از شما یک رهبر واقعی میسازد، توانایی روبرو شدن با احساسات و واکنش مناسب است.
منبع: www.hbr.org