02/27
1401
فرید شکریه اولین ارائه از دومین روز رویداد دیام تاک ۸ را به خود اختصاص داد. او مدیرعامل آژانس تبلیغاتی فورمایند است که در زمینه ارائه راهکارهای همپارچهساز در فعالیتهای تبلیغاتی، رویدادمحور و تولید محتوای قابل ترویج کار خود را گسترش داده است.
فرید شکریه ارائه خود را با صحبت از کودکان کار و کماهمیتی موضوع آنان برای عموم مردم جامعه شروع کرد. او در ادامه به نحوه تفکر افراد جامعه اشاره کرد که چگونه از پول گرفته تا انواع داراییهای دیگر، همه چیزها را برای خودمان میخواهیم. در جهان سرمایه و نظم سرمایهداری، منطق اصلی منطق سود و افزایش سود در همه حالات است. شکریه با این مقدمه، از رویای متفاوتی سخن گفت که با رویای پوشالی رسیدن به همه چیزها جایگزین میشود.
شکریه اشاره کرد: «نظام سرمایه هر چیز جالبی برای مردم را برندینگ میکند و آن را به خورد همه میدهد. این نظام یک منطق عجیبغریب و قدرتمند دارد و تنها راه غلبه و ایجاد رویکردی آنارشیستیتر، باید از قدرت خود آن استفاده کرد تا آن را شکست.»
ما نمیدانیم چگونه میتوانیم یک سونامی را در عرضه ایجاد کنیم در حالی که این مسئله شدیدا به تقاضای ما بستگی دارد. اثرگذاری تقاضا بر روی عرضه یک اثرگذاری حتمی و مستقیم است. راهش این است که به توسعه پایدار (آبادانی همساز) توجه کنیم و تقاضای خود را طبق آن تنظیم کنیم؛ به تبع عرضه نیز طبق خواسته ما شکل خواهد گرفت. اگر یک فرد در چرخه احترام به محیط زیست را به یکی از اصول خود تقسیم کند، دیگر بازیگران میدان نیز برای عقب نماندن این کار را خواهند کرد و تعداد این افراد کمکم بالا خواهد رفت.
به گفته شکریه در چنین شرایطی، نکته مهم این است: «چگونه ساختارهای قدرت سیاسی و اقتصادی ذهن ما و زندگی ما را کنترل میکنند؟ تمام این چارچوبهای بسته و کنترلشده از سوی گفتمانهای جهان سرمایه به ما آموخته شده است و بنابراین، فکر میکنیم دنیا همین است که هست. فاز اول تغییر، عوض کردن دیدگاهمان است؛ اینکه شرکتهای بخش خصوصی در رقابت در بخش آبادانی همساز به سمت انسانیت حرکت کنند.»
یکی دیگر از نکات DAOها هستند. DAOها یا سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز میتوانند در کنار بخش خصوصی به این داستان کمک کنند. این سازمانها میتوانند به خاطر ارزش متفاوت پولی (رمزارزها) ساختارهای قدرت را عوض کنند و قدرت را به دست مردم بدهند. این دو فاز میتوانند ما را به سمت جهانی بهتر و شفافتر حرکت دهند و دیگر نیازی به تردید به آینده نیست؛ چرا که در چنین شرایطی این بیگ دیتاست که جهان ما را تعیین میکند.
فرید شکریه ارائه خود را با صحبت از کودکان کار و کماهمیتی موضوع آنان برای عموم مردم جامعه شروع کرد. او در ادامه به نحوه تفکر افراد جامعه اشاره کرد که چگونه از پول گرفته تا انواع داراییهای دیگر، همه چیزها را برای خودمان میخواهیم. در جهان سرمایه و نظم سرمایهداری، منطق اصلی منطق سود و افزایش سود در همه حالات است. شکریه با این مقدمه، از رویای متفاوتی سخن گفت که با رویای پوشالی رسیدن به همه چیزها جایگزین میشود.
ویژن داشتن
ما در بیزنس یاد گرفتهایک که اول باید ویژن داشته باشیم. در مسائل اجتماعی نیز باید همین گونه عمل کرد. شکریه گفت: «ذهن خود را بر روی ناممکنها ببندید. بدون محدودیت به این ویژن فکر کنید. فکر کنید در جهانی هستیم که همه با هم در حال رقابت آزاد هستند و همه تصمیمات آنها آگاهانه است. چنین فضایی، مسلما از یک انتخاب آگاهانه میآید، انتخابی که توهم و رویا و دروغ در آن وارد نیست. این جهان را یک چیز میتوند بهم بریزد: ساختارهای قدرت. چه ساختارهای دولتی دارای قدرت و چه قطبها و مراکز سرمایه. این ساختارها برای همه تصمیم میگیرند. در جهان فعلی ما آن کسی که بهتر مردم را گول میزند، آن کس که آنها را در عناصر مصرفگرایانه غرق میکند در حال وارد کردن دروغ و رویا و تبلیغاتی پوشالی به ذهن آنهاست. رویای من این است که دنیایی داشته باشیم که در آن آدمها انتخاب آگاهانه میکنند، چه به عنوان مصرفکننده و چه به عنوان شهروند. در چنین جهانی کسی که برابریها را رعایت نمیکند، من و شما از آن چیزی نمیخریم و آن فرد یا کسبوکار ضعیف و نهایتا ورشکسته میشود.»شکریه اشاره کرد: «نظام سرمایه هر چیز جالبی برای مردم را برندینگ میکند و آن را به خورد همه میدهد. این نظام یک منطق عجیبغریب و قدرتمند دارد و تنها راه غلبه و ایجاد رویکردی آنارشیستیتر، باید از قدرت خود آن استفاده کرد تا آن را شکست.»
چگونه؟
برای رسیدن به چنین قلهای، باید اول به سراغ عرضه و تقاضا برویم. تقاضا در اثر عرضه تعیین و شکل پیدا میکند. ما باید به سمتی برویم که تقاضای خود را آگاهانه و بهتر کنیم چرا که ما هرچه را بخواهیم، نظام سرمایه مجبور است آن را به ما بدهد. حالا چطور باید روی تقاضا اثر بگذاریم؟ما نمیدانیم چگونه میتوانیم یک سونامی را در عرضه ایجاد کنیم در حالی که این مسئله شدیدا به تقاضای ما بستگی دارد. اثرگذاری تقاضا بر روی عرضه یک اثرگذاری حتمی و مستقیم است. راهش این است که به توسعه پایدار (آبادانی همساز) توجه کنیم و تقاضای خود را طبق آن تنظیم کنیم؛ به تبع عرضه نیز طبق خواسته ما شکل خواهد گرفت. اگر یک فرد در چرخه احترام به محیط زیست را به یکی از اصول خود تقسیم کند، دیگر بازیگران میدان نیز برای عقب نماندن این کار را خواهند کرد و تعداد این افراد کمکم بالا خواهد رفت.
به گفته شکریه در چنین شرایطی، نکته مهم این است: «چگونه ساختارهای قدرت سیاسی و اقتصادی ذهن ما و زندگی ما را کنترل میکنند؟ تمام این چارچوبهای بسته و کنترلشده از سوی گفتمانهای جهان سرمایه به ما آموخته شده است و بنابراین، فکر میکنیم دنیا همین است که هست. فاز اول تغییر، عوض کردن دیدگاهمان است؛ اینکه شرکتهای بخش خصوصی در رقابت در بخش آبادانی همساز به سمت انسانیت حرکت کنند.»
یکی دیگر از نکات DAOها هستند. DAOها یا سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز میتوانند در کنار بخش خصوصی به این داستان کمک کنند. این سازمانها میتوانند به خاطر ارزش متفاوت پولی (رمزارزها) ساختارهای قدرت را عوض کنند و قدرت را به دست مردم بدهند. این دو فاز میتوانند ما را به سمت جهانی بهتر و شفافتر حرکت دهند و دیگر نیازی به تردید به آینده نیست؛ چرا که در چنین شرایطی این بیگ دیتاست که جهان ما را تعیین میکند.