اگر به دنبال ایده برای تحول در سال جدید هستید و چیزی به ذهنتان نمیرسد شاید بد نباشد نگاهی به اطراف خود بیندازید. وقوع شرایط پیشبینی نشده در سالهای اخیر به مانند همهگیری کرونا و جنگ اخیر، سبب شده است تا بسیاری از صنایع برای یافتن ایدههای خلاقانه به سراغ همسایههای موفق خود بروند. یکی از توصیههای پرتکرار به مدیران، استفاده از خلاقیتهای صنایع دیگر برای تغییر و تحول است. مدیران بازاریابی با توجه به ارتباطات فراوان با شرکتهای بیرونی، یکی از مستعدترین نفرات سازمان برای جذب و پیادهسازی ایدههای برونسازمانی هستند.
استفاده هنری فورد از شیوه کار در صنعت گوشت برای تحول در خط تولید کارخانه شرکت فورد، یکی از مثالهای تاریخی و جذاب است. در کشتارگاهها از یک ریل برای جابجایی لاشه استفاده میشود و در این مسیر هر کارگر، وظیفه خاصی را بر عهده دارد. این ایده توسط آقای فورد در کارخانه تولید خودرو پیادهسازی شد و منجر به انقلابی در این صنعت گردید. نگاه به کسبوکارهای دیگر برای یافتن ایدههای نوین، فکر خوبی است اما همیشه با موفقیت همراه نمیشود. علل این عدم موفقیت را میتوان در نبود فرآیند، اقتدار و اعتماد به نفس در مدیران جست و جو کرد.
چالشها
- فرآیند
وقتی از آقای Blair، مدیر کارخانه یک شرکت چندملیتی تولید بتن خام، سوال شد که آیا برای تغییر مثبت در خط تولید نگاهی به صنایع دیگر داشته است یا خیر، پاسخش یک نه قاطع بود. از نظر او، تغییر در خط تولید و گرفتن ایده از دیگر صنایع، در حیطه ماموریتهای سازمانی او قرار نمیگیرد. به گفته آقای Blair، وظایف او عبارتند از تامین مواد اولیه در حد مورد نیاز، فعالیت مجموعه تولیدی با کارایی بالا و رضایت نفرات و مشتریها از کیفیت محصول نهایی.
به نظر میرسد که موارد مشابه آقای Blair در بسیاری از صنایع دیده میشوند. تمرکز بر خط تولید و مسائل عملیاتی و نبود نگاه توسعهطلب برای استفاده از ایدههای ارائهشده در صنایع دیگر، یکی از نتایج تعریف نادرست مسئولیتها در سازمانهاست. البته روشن است که تغییرنگاه صاحبان کسبوکار به تغییر و تحول در سازمان با استفاده از ایدههای بیرونی، نخستین قدم برای رفع مشکلات در این زمینه است.
- اختیار
ورنیکا، مدیر فروش یک شرکت رسانهای است. او مسئول فروش «وقت تلویزیونی» به شرکتهای تبلیغاتی بوده و مدیریت 5 نیرو را بر عهده دارد. وقتی از او پرسیده شد که چه شرکتهایی را برای یافتن ایدههای خلاقانه بررسی کرده است، او پاسخ داد که هیچ. در بیان علت نبود نگاه به بیرون در مجموعه، ورونیکا بیان میکند که اختیاری در این زمینه ندارد. با توجه به موقعیت شغلی، او ارتباط فراوانی با شرکتهای بیرون از مجموعه دارد. اما با توجه به حیطه اختیارات ورونیکا، این فرصت به مزیت تبدیل نشده است.
- اعتماد به نفس
بسیار از مدیران بر این باورند که گرفتن ایده از شرکتهای دیگر و پیادهسازی در سازمان خودشان، بسیار دشوار و حتی بدتر ناممکن است. بسیاری از صنایع بر این باورند که چالشهای آنها بسیار خاص هستند و از این رو نمیتوان از دیگران برای برطرف کردن آنها چاره جست. این همه در حالی است که نمونههای بسیاری از کاربرد ایدههای جدید یک شرکت در صنایع مختلف، موجود است.
راهکارها
با وجود فرصتهای فوقالعاده، عدم استفاده از ایدههای موجود در صنایع دیگر به هر دلیلی غیر قابل قبول است.
- یک تیم قوی دست و پا کنید
نبود فرآیندهای کاری و اختیار را میتوان به کمک یک تیم قوی برطرف کرد. برای مثال تصور کنید که در میخواهید سه شرکت پیشرو را برای یافتن ایدههای برونسازمانی بررسی یا بازدید کنید. این گروه باید از 3 تا 10 نفر تشکیل شده و توانایی پیادهسازی نتایج حاصل از بررسی یا بازدید را داشته باشد. اگر مدیران ارشد سازمان بخشی از این تیم نیستند، حتما باید ارتباط مستقیم بین مدیر گروه و آنها برقرار باشد. توجه کنید که تیم پیشرفت باید بر حل مسائل استراتژیک موجود تمرکز کند تا بتواند مزیت رقابتی شرکت را در زمینه کیفیت، قیمت یا خدمات پس از فروش بهبود ببخشد. برای بازدید از سازمانهای دیگر، باید نقشههای مشخصی را در ذهن داشته باشید. فراموش نکنید که هیچ سازمانی وقت خود را بیهوده در اختیار شما قرار نخواهد داد.
- رهبری قدرتمند
میتوان به کمک یک رهبری قدرتمند، چالش اعتماد به نفس در سازمان را به کلی برطرف کرد. مارتین الیوت و آلان گلدمن، پزشکان بیمارستان کودکان Ormond Street، به دنبال ایدههای جدید به مسابقات فرمول 1 رسیدند. شیوه تعویض تایرها و سوختگیری در 3 یا 4 ثانیه بدون هیچ خطایی، آنها را به این فکر انداخت که چگونه میتوانند از این ایده برای تعویض تیمهای پزشکی در موارد بیماران حاد کمک بگیرند. رهبری مارتین و آلان در این پروژه سبب شد تا باور به امکان تغییر در یک بیمارستان آن هم به کمک یک ایده از مسابقات فرمول 1، با موفقیت اجرایی شود.
نگاه به صنایع دیگر برای ایده، کار صحیحی است و علت عدم اجرای آن معمولا به سکون در کسبوکارها باز میگردد. انجام دادن کار همیشگی و ماندن در منطقه امن، بسیار آسانتر از تحول در سیستم است.
منبع: hbr.org