علیرضا زهرایی
دانشجویی دکترا مدیریت بازاریابی
در سال 1400 ، ظهور و سقوط پلتفرمهای جدید و تأثیر مستمر همه گیری جهانی. به طور خلاصه، آنچه در گذشته برای استراتژی بازاریابی شما کارآمد بود، ممکن است امروز به کار نیاید. برای مثال در این سال ما شاهد گرایش عمدهای به سمت محتوای ویدئویی کوتاه بودهایم که برای مخاطبین رسانههای برندهای مختلف ایجاد شده بود که همچنان با توجه به اقبال گسترده به شبکههای اجتماعی در ایران مورد توجه خواهد بود .
برای موفقیت در دنیای بازاریابی پرشتاب و حفظ حس ارتباط با مخاطبان خود مهم است که جلوتر از زمان باشید.
بیایید به اجزای حیاتی یک استراتژی بازاریابی موفق در سال 1401 بپردازیم..
یک استراتژی بازاریابی قوی شما را به مخاطبان هدف خواهد رسانید، این شامل تمام کسانی می شود که هرگز نام تجاری شما را نشنیدهاند تا مشتریان همیشگی شما
بدون استراتژی تعریف شده، شما اساساً با آزمون خطا کارها را به پیش میبرید و این موضوع صرفه هزینه، زمان و منابع را برای شما به همراه دارد.
استراتژی بازاریابی:
به شما کمک میکند تیم خود را با اهداف مشخص شده هماهنگ کنید.
به شما کمک میکند تا تلاشهای خود را با اهداف تجاری سازمان مرتبط کنید.
به شما امکان می دهد آنچه را که با مخاطب هدف شما به دنبال آن است را شناسایی و آزمایش کنید.
هفت مرحله کلیدی برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق وجود دارد: برنامه بازاریابی خود را بنویسید، شخصیت های خریدار یا پرسنای مخاطبین خود را بشناسید، اهداف خود را شناسایی کنید، ابزارها را انتخاب کنید، منابع موجود خود را بررسی کنید، کمپین های رسانه ای را بودج بندی و برنامه ریزی کنید، و در نهایت، استراتژی خود را اجرا کنید.
بیایید در بخش بعدی به جزئیات هر مرحله بپردازیم..
- یک برنامه بازاریابی بنویسید.
- پرسونای خریدار ایجاد کنید
- اهداف را شناسایی کنید.
- ابزار مناسب را انتخاب کنید.
- رسانه خود را مجدد بررسی کنید
- بودجه و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای.
- آن را به نتیجه برسانید.
1. یک برنامه بازاریابی تدوین کنید.
استراتژی بازاریابی شما نمای کلی از دلایلی را ارائه می دهد که چرا تیم بازاریابی شما به منابع خاصی نیاز دارد، اقدامات خاصی را انجام می دهد و اهداف خاصی را در طول سال تعیین می کند. برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی است که برای دستیابی به آن استراتژی انجام خواهید داد.
الگوی مناسب می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه بازاریابی بسازید که بودجه سالیانه شما، ابتکاراتی که سازمان بازاریابی شما باید با آنها مقابله کند و کانال های بازاریابی که برای اجرای آن طرح ها استفاده خواهید کرد را مشخص می کند.
بهعلاوه، همه چیز را به خلاصهای از کسبوکار مرتبط میکند تا شما را با اهداف کلی شرکت هماهنگ نگه دارد.
2. پرسونای خریدار را ایجاد کنید.
اگر نمی توانید در یک جمله تعریف کنید که مخاطب شما چه کسی است، اکنون فرصتی برای انجام آن است. شخصیت خریدار تصویری از مشتری ایده آل شماست.
برای مثال، داروسازی مانند باریج اسانس میتواند شخصیت خریدار را بهعنوان Budgeting mom تعریف کرده، یک زن شیک طبقه متوسط در دهه 30 تا 40 زندگیاش که در حومه شهر زندگی میکند و به دنبال زندگی سالم و سبک زندگی سلامت برای خود و خانوده خود می باشد .
با این توصیف، بخش بازاریابی باریج میتواند بودجه مام را به تصویر بکشد و با تعریف روشنی در ذهن کار کند.
شخصیت های خریدار دارای اطلاعات جمعیت شناختی و روانشناختی مهمی هستند، از جمله سن، عنوان شغل، درآمد، مکان، علایق و چالش ها. توجه داشته باشید که چگونه مام همه این ویژگی ها را در توصیف خود دارد.
شخصیت های خریدار باید هسته اصلی ساخت استراتژی شما باشند.
3. اهداف خود را مشخص کنید.
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید منعکس کننده اهداف تجاری شما باشد.
به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف تجاری شما این است که 3000 مشتری در سال 1401 جذب کنید، هدف شما به عنوان یک بازاریاب باید در راستای افزایش مشتری تا 10 درصد در پایان هر ماه باشد تا در مسیر هدف خود بمانید.
سایر اهداف بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از برند یا تولید لید یا سرنخ های با کیفیت بالا باشد. همچنین ممکن است بخواهید سهم بازار خود را در صنعت خود رشد دهید یا حفظ کنید یا ارزش مشتری را افزایش دهید.
اهداف شما هر چه که هستند، مشخص کنید که آنها چیست و چگونه دپارتمان بازاریابی شما می تواند برای رسیدن به آنها در سال آینده تلاش کند.
4. ابزار مناسب را انتخاب کنید.
هنگامی که اهداف خود را مشخص کردید، مطمئن شوید که ابزار مناسبی برای سنجش موفقیت آن اهداف دارید.
نرمافزار آنلاین مانند وب سایت های برنامهریزیهای رسانههای اجتماعی به شما تجزیه و تحلیل میدهد تا به شما کمک کند آنچه را که مخاطبان دوست دارند و نمیخواهند ببینند را پیدا کنید. از طرف دیگر، ممکن است Google Analytics را برای اندازه گیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب در نظر بگیرید که با توجه به پایان کار آلکسا در سال 1401 بهترین گزینه برای تجزیه م تحلیل دریافت داده های عملکردی وب سایت شماست. همچنین از ابزارهای مدیریت کار مانند ترلو برای مشاهد پیشرفت پروژه ها کمک بگیرید
5. رسانه خود را مجدد ارزیابی کنید.
به این فکر کنید که در جیب خود چه چیزی دارید که می تواند به شما در ایجاد استراتژی کمک کند. برای سادهسازی این فرآیند، به داراییهای خود سه دسته کنید - رسانههای پولی، رسانه های متعلق به سازمان ، محتوای ایجاد شده توسط مخاطب یا رسانه ایجاد شده .
رسانه پولی به معنای هر کانالی است که برای جذب مخاطب هدف خود پول خرج می کنید. این شامل کانالهای آفلاین مانند تلویزیون، پست مستقیم، و بیلبورد به کانالهای آنلاین مانند رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و وبسایتها میشود.
رسانه متعلق به شما به هر رسانه ای است که تیم بازاریابی شما باید ایجاد کند: تصاویر، ویدئوها، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، اینفوگرافیک ها و غیره.
رسانه ایجاد شده یا محتوای ایجاد شده توسط مخاطب راه دیگری برای بیان محتوای تولید شده توسط کاربر است. اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی، توییتهای مربوط به کسبوکار شما، و عکسهای ارسال شده در اینستاگرام با ذکر نام تجاری شما، همگی نمونههایی از رسانههای کسبشده هستند.
مطالب خود را در هر نوع رسانه جمع آوری کنید و آنها را در یک مکان ادغام کنید تا دید روشنی از آنچه دارید داشته باشید و چگونه می توانید آنها را برای به حداکثر رساندن استراتژی خود ادغام کنید.
برای مثال نمونه تصویر زیر جمع آوری آن چیزی است که داروسازی باریج اسانس را مخاطبان با آن در شبکههای اجتماعی ( اینستاگرام ) میشناسند.
ابر کلمات باریج در اینستاگرام
به عنوان مثال، اگر در حال حاضر وبلاگی دارید که محتوای هفتگی را در جایگاه خود (رسانه های متعلق به سازمان) منتشر می کند، ممکن است در نظر داشته باشید که پست های وبلاگ خود را در توییتر (رسانه پولی) تبلیغ کنید، که مشتریان می توانند آن را مجددا توییت کنند (رسانه کسب شده یا ایجاد شده). در نهایت، این به شما کمک می کند تا یک استراتژی بازاریابی بهتر و جامع تر ایجاد کنید.
اگر منابعی دارید که با اهداف شما مطابقت ندارند، آنها را حذف کنید. این زمان عالی برای تمیز کردن خانه و شناسایی شکاف در متریال شماست.
6. بودجه بندی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای.
تمیز کردن خانه مستقیماً وارد این مرحله می شود. اکنون، باید تصمیم بگیرید که کدام محتوا به شما کمک می کند.
بر اهداف رسانه ای و بازاریابی متعلق به خود تمرکز کنید. به عنوان مثال، آیا بهروزرسانی CTAها ( کال تو اکشن ) در پایان پستهای وبلاگ به شما کمک میکند تا RSVPها ) دعوت نامه ها ) را برای رویداد خود افزایش دهید؟
بعد، به شخصیت های خریدار خود نگاه کنید. فرض کنید برای یک داروسازی کار می کنید. اگر یکی از چالشهای پرسونای شما وزن کم کردن است، اما محتوایی ندارید که منعکس کننده آن باشد، یک ویدیوی نمایشی ۱۵ ثانیهای برای اینستاگرام بسازید تا نشان دهید محصول شما چقدر در حل این چالش عالی است.
در نهایت یک برنامه تولید محتوا ایجاد کنید. این طرح باید شامل خوشه های موضوعی، اهداف، قالب و کانال برای هر قطعه از محتوا باشد. مطمئن شوید که چالشی که پرسنای خریدار شما را حل میکند را وارد کنید.
برای ایده هایی در مورد ایجاد محتوا یا نگاهی عمیق تر به نحوه ایجاد یک برنامه محتوا، پست های اینستاگرام داروسازی بارسج اسانس را بررسی کنید، راهنمای نهایی برای ایجاد محتوا.
7. آن را به ثمر برسانید.
در این مرحله، تحقیقات و برنامه ریزی بازار شما باید به شما کمک کند تا بتوانید استراتژی خود را تجسم کنیدو توسط کدام تیم ها.
گام آخر این است که همه اینها را با هم جمع کنید و اقداماتی را به برنامه های خود اختصاص دهید.
سندی ایجاد کنید که مراحلی را که برای اجرای کمپین خود باید بردارید را ترسیم کند. به عبارت دیگر، استراتژی خود را مشخص کنید.
هنگام ایجاد این سند بلند مدت فکر کنید. یک سند استراتژی استاندارد 12 ماه است. این جدول زمانی ساختاریافته باید پایه اصلی تلاش های بازاریابی استراتژیک شما باشد.
برای ترسیم یک مثال، اجازه دهید به شرکت داروسازی بازگردیم.
شاید در خرداد ، محصولی روانه بازار کند که فرآیند صادرات را برای واحد صادرات بهبود میبخشد. در ماه مرداد، شما می خواهید یک کتاب الکترونیکی منتشر کنید که شرایط ویرایش را برای شخصیت های خریدار خود توضیح می دهد، و در ماه سپتامبر، قصد دارید محصولی در خصوص مشکلان کبد روانه بازار کنید.
به یاد داشته باشید، استراتژی دیجیتال شما منحصر به کسب و کار شما است، بنابراین سند نیز باید باشد. تا زمانی که استراتژی شامل جزئیات مربوطه باشد که در بخشهای قبلی بیان شد، الان شما آماده هستید تا سال خود را با برنامه شروع کنید .