ام بی ای نیوز: پدیدار شدن چشم انداز پایان کرونا و ظهور واقعیتی جدید سبب شده تا بازاریاب ها و مدیران کسب و کار ارزیابی دوباره تمامی ساختارها و پیش فرض ها را در دستور کار قرار دهند. اکنون بسیاری از ما در حال تغییر فرهنگ محیط کار و تغییر مدلهای ارزیابی عملکرد کارکنان هستیم تا به سرعت خود را با انتظارات موجود هماهنگ کنیم.
در چنین هنگام های تفکر طراحانه، فرآیندی که از یک واکاوای تمام عیار آغاز می شود، با به چالش کشیدن فرض ها و پیشفرض ها ادامه می یابد و در نهایت به بازتعریف مسائل ختم خواهد شد، ابزاری قدرتمند را در اختیار مدیران بازاریابی قرار خواهد داد. به منظور فهم این تفکر شاید بهتر باشد با بررسی ساختار و طراحی محیط کار و گروه خلاق (متشکل از نفرات تولید محتوا، ویراستاری، طراحی گرافیکی، توسعه وبسایت، ایده پرداز و در راس تیم یک مدیر خلاق) شروع کنیم. بررسی تحولات، چالش های پیشرو و راه حلهای به کار بسته شده نخستین گام در این مسیر است.
در شرایط کنونی منابع در دسترس این گروه برای پیشبرد اهداف سازمان مطبوعشان هر روز محدودتر شده و البته تقاضای مدیران رو به فزونی است. مطالعه بیش از 400 فرد فعال در حوزه بازاریابی در چهارمین گزارش سالیانه مدیریت گروه خلاق از سوی InMotionNow and InSource نشان میدهد به رغم شرایط دورکاری و فعالیت در خانه در دوران کرونا، بسیاری از مدیران علاقه دارند تا با گروهها، افراد و سازمانهای مستقل بازاریابی ارتباط برقرار کنند. این گزارش روند تحول را بررسی کرده و نکات ارزشمندی را به شرح زیر در جهت بهبود شرایط سازمان در اختیار مدیران قرار داده است.
- خلق ارزش راهبردی برای سازمان در تعادل با سرعت عمل، منابع محدود و تقاضای روزافزون
سرعت عمل در کار (%73)، منابع محدود درمیل به هدف (%61) و تقاضای بیش از ظرفیت (%59) در این گزارش به عنوان مهمترین چالشهای پیشرو تیم خلاق آورده شده است. اما جالب است بدانید که برای نخستین بار در طی تاریخ 4 ساله این مطالعات، گروههای خلاق و بازاریاب چالشی تحت عنوان شناخته شدن به عنوان یک عضو راهبردی و مهم در سازمان مظبوعشان را نداشتهاند. هانک لوکاس، مدیر گروه خلاق شرکت Global Life Science ابراز میکند که حالا آنها یک صندلی ثابت در میز تعیین راهبردهای شرکت دارند. اما این صندلی به آسانی به دست نیامده و البته به سادگی هم از دست نخواهد رفت. او باور دارد که گروههای خلاق تنها برای ساخت چیزهای زیبا تشکیل نشدهاند؛ به آنها بگویید چه هدفی در سر دارید و باقی کار را به آنها بسپارید.
- توانایی حل خلاقانه مسائل و تطابقپذیری: راز دورکاری موفق
در این بررسی 58 درصد پاسخ دهنگان از افزایش حجم کار شکایت کرده، در حالی که یک سوم شرکت کنندگان از تعدیل نفرات در گروه های خود خبر دادهاند. از سوی دیگر 31 درصد شرکت کنندگان از کاهش بودجه خبر داده اند. اما به نظر می رسد این محدودیتها به کمک خلاقیت نفرات و مدیران مرتفع شده است. بیش از 57 درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه مدعی شده اند که کاهش بودجه و نفرات سبب شده تا آنها خلاق تر شوند. دو سوم دیگر مهارتهای جدیدی را آموخته اند که سبب افزایش توان دورکاری آنها شده است.
مضاف بر این، بودجه محدود بسیاری از مدیران (در حدود %86) را واداشته است تا همکاری با کارشناسان و سازمانهای مستقل را در دستور کار قرار دهند. حالا در سال 2021 و بر اساس اطلاعات این مطالعه؛ یک سوم افراد در نظر دارند تا حجم این همکاری را هر چه بیشتر افزایش دهند. طبق اطلاعات به دست آمده 64 درصد دسترسی به مهارتهای خاص، 44 درصد افزایش ظرفیت و توان کاری، 24 درصد همراهی با راهبرد توسعه سازمان و 20 درصد تسریع در انجام امور را به عنوان مهمترین دلیل این راهبرد مطرح نمودند.
خانم آپریل کوئینگ، مدیر عامل شرکت Creatives on Call، در مورد فواید این همکاری بیان می کند که همکاری با این نفرات نیازی به طی مراحل استخدام ندارد و از طرفی می تواند فشار روانی و کاری موجود بر افراد مهم و پرکار در سازمان را کاهش دهد.
- دادهها سخن میگویند
مدیران گروههای خلاق بیشتر از داده ها می گویند تا مفاهیم کلی و ایدهها را با تحلیل های عددی همراه کرده اند. شرکت کنندگان موارد زیر را به عنوان مهمترین اهداف برای به کار بردن سنجههای عددی در کارشان عنوان کردهاند:
- مدیریت ظرفیت و منابع گروه (%57)
- برنامه ریزی نیازهای آینده (%51)
- پیریزی یک پیشرفت پیوسته (%51)
- ارتقا افرادی که ارزشهای خلاقانه را ارائه می دهند (%44)
به منظور میل به این اهداف سنجه هایی همچون درصد تکمیل پروژه (%68)، کل پروژه های درخواست شده توسط فرد و یا دپارتمان (%42)، تعداد بازبینیها پیش از تکمیل نهایی (%39) و متوسط زمان مورد نیاز جهت تکمیل پروژه (%28) توسط مدیران به کار گرفته شدهاند. الکس بلوم، موسس Blum Consulting Partners، باور دارد که استفاده هوشمندانه از دادهها به منظور درک صحیح شرایط، جدای از فعالیت روزانه یک تیم خلاق نیست. او اظهار می دارد که استفاده از این دادهها به مانند چرخ های است که شناخت عمیق و در ادامه خلاقیت را در پی خواهد داشت. شاید گام بعدی در این مسیر توسعه معیارهایی باشد که بتواند علاوه بر بررسی بهینگی فرآیند، کارکرد محتوای به دست آمده در بازار را نیز بررسی کند.
این آموزه ها به ما نشان می دهد که راهبردها و اهداف در حال تغییر هستند و مدیران بازاریابی نیاز دارند تا با بررسی این دادهها طریقه تفکر طراحانه را از گروه های خلاق بیامورند.