عدم قطعیت اقتصادی، آشوبهای اجتماعی و سیاسی، فجایع زیست محیطی و بحرانهای جهانی در حوزهی سلامت، بر افراد و کسب و کارها در سراسر دنیا تاثیر گذاشته است. در سالی که گذشت، افول غولهای حوزهی فناوری را به دلیل مدیریت نادرست، بیاحتیاطی، بحرانهای اقتصادی، فقدان نوآوری یا تلفیقی از پیشآمدهای پیشبینینشده شاهد بودیم؛ ولی همزمان رهبرانی جدید هم پا به عرصه گذاشتند؛ شرکتهایی که در جهانِ سرشار از عدم قطعیت، فرصت را غنیمت شمردند و برای پیشروی، متحمل ریسک شدند.
چالاکی، لازمهی دنیای دیجیتال امروزی است. رهبران نهتنها باید تیمها و سازمانهایشان را برای رویارویی با تلاطمها آماده کنند، بلکه باید اطمینان حاصل کنند که محصولات و خدماتشان از چابکی کافی برای مقابله با تغییرات ناشناختهی پیش رو برخوردار است. در ادامه به پنج درسی اشاره میکنیم که دنیای تکنولوژی در سال ۲۰۲۲ دربارهی ساختارشکنی و خرق عادت، نوآوری و تغییرات مداوم آموخت.
- عدم قطعیت اقتصادی، سرمایهگذاری استراتژیک در حوزهی دیجیتال را طلب میکند
تورم و رکود اقتصادی، کسب و کارها را در سراسر دنیا به چالش کشیده است. در اقتصاد خراب یا رو به وخامت، عقل حکم میکند که هزینهها از جمله مخارج حوزهی تکنولوژی را کاهش داد. دادههای گارتنر اما حاکی از آن است که مخارج حوزهی آیتی در سال ۲۰۲۳ بیش از ۵ درصد رشد خواهد داشت. در دههی ۱۹۹۰، واحد آیتی دفتری سوت و کور در گوشهای دنج از سازمانها بود که میشد از آن صرفنظر کرد، اما امروز آیتی هم بهرهوری و هم درآمد تولید میکند و کاهش سرمایهگذاری در این حوزه، به معنای لطمه زدن به عملکرد کسب و کار است. البته این به معنای آن نیست که مدیران زیر سایهی بودجههای ثابت، آسودهخاطر باشند. شرایط اقتصادی فعلی، فرصتی را برای کسب و کارها فراهم کرده که منابعشان را به صورت استراتژیک به راهکارهای تکنولوژیک تخصیص بدهند. به عنوان دریافتکنندهی این امکانات، هر مدیری باید اطمینان حاصل کند که بودجهی صرفشده، حداکثر آورده را برای کسب و کار خواهد داشت. مثلاً اتوماسیون فرآیندهای مالی برای کمک به تسریع روند تحلیل داده و بالا بردن دقت کار، به مدیران کمک میکند در دوران عدم قطعیت، تصمیمهای مالی درستتری اتخاذ کنند.
- فرار نیروی کار، جلوی خلاقیت را میگیرد
مدیران عرصهی تکنولوژی با پدیدهی فرار نیروی کار بیگانه نیستند. در ماههای اخیر، تعدیل نیروهای گسترده در شرکتهای بزرگ حوزهی تکنولوژی، همیشه در صدر اخبار بوده است. کارمندان این بخش، مدام به خاطر کارزدگی یا رضایت شغلی پایین، مشاغل خود را ترک میکنند. مدیران در تقلا برای جذب استعدادهای تازه هستند و به خاطر درخواست دستمزدهای بالا از سوی این نیروها، با مشکل بودجه مواجه میشوند و ممکن است تن به تعدیل نیرو بدهند. این اختلالهای مداوم، مخل نوآوری است.
مدیران سازمانهای موفق به جای تلاش مداوم برای جذب ستارهها، به دنبال نیروهایی هستند که مهارتهای پایهای مورد نیاز کسب و کارشان را دارند و به مدت پنج سال یا بیشتر در شرکتشان میمانند. این افراد در قیاس با سوپراستارهای بلندپروازی که در کمتر از ۱۸ ماه به سراغ شغل بعدی میروند، ارزش بیشتری برای کسب و کار ایجاد میکنند.
- سازگاری با محیط زیست باید در اولویت باشد
همانطور که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل گفته، ما در شاهراهی هستیم که به یک جهنم آب و هوایی منتهی میشود. در شرایطی که راهکارهای سیاسی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی، مبهم و ناکارآمد به نظر میرسد، صنعت تکنولوژی نقشی کلیدی در تبیین اهمیت این موضوع ایفا میکند. تکنولوژیهایی نظیر سرویسهای ابری و هوش مصنوعی، انرژی زیادی مصرف میکنند و در صورت ادامهی این رویه، بنا به پیشبینیهای گارتنر، تا سال ۲۰۲۵، مصرف انرژی بخش هوش مصنوعی از نیروی کار انسانی بیشتر خواهد شد. با این حال، به شکلی متناقض، بهکارگیری همین تکنولوژیهاست که به شناسایی فرصتهای شغلی پایدار و سازگار با محیط زیست و شکلگیری تلاشهای سازمانی در این زمینه منجر میشود. یکی از پژوهشهای اخیر گارتنر نشان داده که ۸۷ درصد از رهبران کسب و کارها به دنبال آن هستند که در طول دو سال آینده، سرمایهگذاریهای خود را در حوزه سازگاری با محیط زیست افزایش دهند. در همان پژوهش مشخص شده که ۸۶ درصد از رهبران به سازگاری با محیط زیست به عنوان سرمایهگذاریای نگاه میکنند که سازمانشان را از فروپاشی و شکست دور میکند. ۸۳ درصد از آنها گفتهاند فعالیتهای سازگار با محیط زیست، برای سازمانشان هم ارزش کوتاهمدت به همراه داشته و هم بلندمدت. ۸۰ درصد هم ادعا کردهاند که این فعالیتها به افزایش بازدهی و کاهش هزینههایشان کمک کرده است.
- حفظ امنیت سایبری در محیط پرشتابِ کسب و کار، پیچیدهتر شده است
مدیران شرکتکننده در پژوهش گارتنر امنیت سایبری و امنیت اطلاعات را به عنوان حوزهای معرفی کردهاند که بیشترین افزایش سرمایهگذاری را در سال ۲۰۲۳ خواهد داشت. با این حال، به دلیل سرعت بالای کسب و کارها و شتاب دیجیتالی شدن، بروز اشتباهات، محتمل است. در چنین شرایطی مدیران باید به جای تلاش برای محافظت از کسب و کارشان در مقابل تمام خطرات موجود اعم از خطرات جدید و ناشناخته، مخارج سایبریشان را به شکلی مدیریت کنند که از دستاوردهای کسب و کار حفاظت کند. تلاش برای مقابله با این تهدیدها بدون رویکرد استراتژیک، نبردی است که سازمانها اغلب در آن شکست میخورند.
- سرمایهگذاری مسئولانه در حوزهی تکنولوژیهای نوظهور، به سوددهی میانجامد
تکنولوژیهای نوظهور همیشه فریبانگیزند. در سال گذشته، متاورس در مرکز توجه غولهای تکنولوژی و استارتآپها بوده است، ولی متاورس هنوز وجود خارجی ندارد. در پژوهش اخیر گارتنر، بیش از نیمی از مدیران عامل کسب و کارها گفتهاند احتمال این که متاورس نقش کلیدی در توسعهی کسب و کارشان داشته باشد، بسیار کم است. گذشته از این، متاورس هنوز در فاز اولیهی توسعه است و بیش از یک دهه طول میکشد تا به جریان رایج روز تبدیل شود.
بسیاری از رهبران کسب و کارها با ظهور هر تکنولوژی جدیدی، مغلوب «فومو» یا ترس از جا ماندن میشوند و به تکاپو میافتند تا آن تکنولوژی جدید را به سرعت به کار بگیرند. این مساله به اتلاف سرمایه، از دست رفتن فرصتها و سرخوردگی نسبت به چشماندازهای جدید منجر میشود. تکنولوژیهای نوظهور، حیاتی و نیازمند توجه و سرمایهگذاری هستند، ولی مدیران باید صبور باشند تا قربانی هجمهها نشوند.
منبع: hbr.org