ام بی ای نیوز: بازار بورس تهران روزهای بیسابقهای را سپری میکند. روزهایی که کارشناسان این حوزه نیز نسبت به شاخصهای بدست آمده متحیر شدهاند. اقتصاد جهانی نیز در این روزها بیتاثیر از بحران اقتصادی اخیر نبوده است. به حدی که زورآزمایی میان تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان در افتاده است. این موارد موضوعاتیست که در وبینار تخصصی «تاثیرات بحران اخیر بر بازار بورس تهران و اقتصاد جهانی» مطرح و به آنها پرداخته شده است. این وبینار تخصصی توسط آژانس فورمایند (Four Mind) برگزار شده است. فورمایند در راستای مسئولیت اجتماعی خود اقدام به برگزاری وبینارهای تخصصی با حضور متخصصان اقتصاد داخلی و بین المللی کرده است.
وبینار «تاثیرات بحران اخیر بر بازار بورس تهران و اقتصاد جهانی» با حضور دو کارشناس اقتصادی «هادی الویری اقتصاددان ارشد از لندن و یگانه اقبالنیا از گروه مالی فیروزه» برگزار شد. فرید شکریه مدیرعامل فورمایند که راهبری وبینار را برعهده داشت، در ابتدای وبینار پس از تشکر از حضور کارشناسان عنوان کرد: در این وبینار مدیران ارشد کسب وکارهای بزرگ، فعالان استارتاپی و جوانان علاقهمند دنیای کسب وکار که متمایل به سرمایه گذاری و ورود به این عرصه هستند، حضور دارند. در ادامه مشروح این وبینار را بخوانید.
کرونا دنیا را فلج کرده است
هادی الویری اقتصاددان ارشد از لندن پس از تشکر از آژانس فورمایند برای فراهم آوردن شرایطی جهت گفتمان درباره تاثیرات بحران در اقتصاد جهانی گفت: در حال سپری کردن روزهای بیسابقهای هستیم. روزهایی که ویروسی نامرئی با ضخامت یک هفتصدم یک تار مو دنیا را فلج کرده است. البته شانس آوردهایم که این ویروس در سال 2020 ظهور کرده و ما امکان این را داریم که از طریق ارتباطات اینترنتی با یکدیگر در ارتباط باشیم.
الویری پس از بیان این نکته که تاثیرات بحران اخیر بر اقتصاد جهانی را در چهار بخش تحلیل خواهد کرد، گفت: این چهار بخش شامل؛ یک: بررسی تاریخچه سقوط بازارها و مقایسه بحران اخیر با بحرانهای سابق. دو: بررسی شرایطی که صنایع مختلف بویژه صنعت نفت و گاز با آن مواجه شدهاند. سه: تاثیرات بحران اخیر بر آینده کسب وکارها. چهار: بررسی پیامدهای بحران از نگاه سرمایه داران، کسب وکارها و اشخاص حقیقی که در اقتصاد فعالیت میکنند و نکاتی که آنها باید در آینده مدنظر قرار دهند.
بررسی تاریخچه سقوط بازارها و مقایسه بحران اخیر با بحرانهای سابق
الویری گفت: اگر به تاریخچه بازارها نگاهی بیاندازید و سئوال کنید، آیا بحران اخیر را قبلا نیز تجربه کردهایم و یا این بحران با بحرانهای قبلی متفاوت است، باید در پاسخ هم جواب مثبت و هم جواب منفی بدهم. پاسخ از این جهت مثبت است که تابحال سابقه نداشته یک بیماری به این گستردگی دنیا را از کار بیندازد. شاید برای اولین بار در بازارهای مالی باشد که انسان بطور عامدانه بازارهای اقتصادی را به این شکل متوقف میکند و اقتصاد را در رکود فرو میبرد. نکته دیگری که این بحران را با بحرانهای قبلی متمایز میکند؛ این است که کسی نمیداند عمق ماجرا کجاست و تا کجا ادامه دارد؟ هنوز آمار مبتلایان و فوت شدن در کشورهای مختلف رشد صعودی داشته و در حال افزایش است. حال اگر نگاه بلند مدتی به ماجرا داشته و سوار بر بالنی از بالا به ماجرا نگاه کنید، متوجه شباهتهای بحران اخیر با بحرانهای قبلی خواهید شد. هر زمان رکود و سقوطی در بازار اتفاق افتاده اقتصاد پس از مدتی خود را اصلاح کرده است. شرکتها همچنان به دلیل تقاضای مشتریان نیاز دارند که خدماتی را ارائه کنند. همین موضوع باید میشود که بازار برگشته و خود را بازتولید کند. اگر به نمودار بازه سی و یا چهل سال اخیر بازار بورس لندن نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که بازار پس از بحرانهای جدی سالهای 2000، 2008، 2016 خود را اصلاح کرده است.
در همین راستا اگر بحرانهایی مانند: اکتبر 1987، بحران Dotcom Bust 2000، بحران Financial Crisis 2008 و یا رفراندوم برگزیت انگستان را نگاه کنید، متوجه خواهید شد در تمامی این بازهها اگر افراد قبل از سقوط و بحرانها زمانی که شاخص در اکثر نقطه خود بود، سرمایه گذاری میکردند و در آن بازار باقی میماندند، حداکثر در بدترین حالت در 5سال آینده یک سود خوب عایدشان میشد. بنابراین تاریخ نشان داده که بازارها خود را اصلاح میکنند. هر چند هر بحرانی شرایط خاص خود را دارد. در شرایط حال حاضر قیمت طلا و اوراق قرضه امریکا و دلار آمریکا افزایش داشته و بازار بورس سقوط کرده چنین روندی نشان میدهد، سرمایه داران بازار بورس را پرریسک ارزیابی میکنند. همچنین اگر بحران اخیر را با بحران سال 2008 مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که سرعت و شیب ریزش بازار سریعتر بوده است.
بررسی شرایطی که صنایع مختلف بویژه صنعت نفت و گاز با آن مواجه شدهاند
الویری گفت: خانه نشینی اجباری که پیامد شرایط حال حاضر است، باعث شده رفت و آمدها کمتر شود. وقتی رفت و آمد کمتر شود، صنایع مختلفی مانند هتلداری، ایرلاینها، توریسم، رستورانداری، کافی شاپها دچار زیان زیادی میشود. این زیان بخصوص برای آنهایی که هزینه ثابت بالایی دارند، بیشتر است.
اگر مقایسهای میان پروازهای سال 2019 و 2020 داشته باشید، متوجه تغییرات و کاهش خواهید شد. نزدیک به هفتاد درصد پروازهای بین المللی کاهش پیدا کرده است. معنای کاهش تقاضا برای حمل ونقل نشان دهندهای این است که تقاضا برای سوخت نیز کاهش پیدا کرده است. وقتی نیاز به سوخت کاهش پیدا کند، قیمت نفت افت خواهد کرد. البته کاهش قیمت نفت در چند وقت اخیر علت دیگری نیز دارد. زورآزمایی تولیدکنندگان نفت در چندوقت اخیر نیز باعث کاهش قیمت نفت شده است. این بدان معناست که تولیدکنندگان بزرگ نفت در تلاش هستند، نفت خود را به همین متقاضیان کم بفروشند. زورآزمایی باعث ایجاد رقابت شده که این رقابت بیشتر میان تولیدکنندگان بزرگ مانند عربستان و روسیه اتفاق افتاده است. بنابراین عرضه بالا و تقاضای کم باعث شده که قیمت نفت کاهش چشمگیری داشته باشد. البته در چند وقت اخیر تفاهمی صورت گرفت و قرار شد اعضای اوپک بعلاوه روسیه ده میلیون بشکه نفت از عرضه روزانه کاهش دهند. چنین تفاهمی غنیمتی برای بازار بحرانی نفت است. اما میزان کاهش تقاضا بیشتراز آن چیزیست که تفاهم شده است و پیشبینی میشود در آینده نزدیک، 20 تا 30 میلیون بشکه نفت در روز از میزان کل تقاضای 150 میلیون بشکه در روز کم شود.
لازم به ذکر است، هزینه تولید نفت درکشورهایی مانند انگلستان، آمریکا، کانادا و. بسیار بالاتر از عربستان و روسیه است، بنابراین کشورهایی مانند عربستان و روسیه میخواستند از کاهش قیمت نفت استفاده و کشورهایی که با هزینه بالا نفت تولید میکنند را ورشکسته کنند و در نهایت سهم بیشتری از بازار آینده را به خود اختصاص دهند. البته کشورهایی مانند عربستان و حاشیه خلیج فارس برای تامین بودجههای دولتی خود نیاز به فروش نفت با قیمت بالا دارند اما بازار نفت خاصیتی دارد و اگر یک میدان نفتی ورشکسته شده و از مدار تولید خارج شود، بازگرداندن آن بسیار زمان بر است و نمیتوان به راحتی حتی زمانی که قیمت نفت افزایش یابد، میدان را به بازار برگرداند. البته در بازار نفت، سیاست است که حرف اول را میزند و اقتصاد در درجه بعدی قرار دارد. به همین علت تولیدکنندگان نفت آمریکا به ترامپ فشار آورده و از او میخواستند که عربستان را به نحوی مانند تعرفه گذاشتن و … متقاعد کند. به نظر میرسد، بازار نفت تاحدودی مدیریت شده هرچند برای بحرانی که بازار نفت دچار آن شده این مدیریت کافی نیست.
از حوزه نفت که بگذریم، صنایع دیگر نیز تحت تاثیر بحران قرار گرفته و لغو بازیهای ورزشی بر ارزش باشگاههای فوتبال و بسکتبال و… تاثیر منفی گذاشته است. از طرفی شبکههای تلویزیونی که امتیاز پخش بازیها را بطور انحصاری داشتند، درآمدهایشان کاهش یافته است. بنابراین بحران مانند دومینو بر تمامی صنایع مختلف تاثیر گذاشته است. چندی پیش اعلام شد که هفتاد درصد درآمد لیونل مسی کاهش داشته است.
صنعت بانکداری این روزها هنوز مانند سال 2008 تحت تاثیر بحران قرار نگرفته و اما پیش بینی میشود که به خاطر بدهی صنایع دیگر این صنعت هم به درون باقلاق کشیده شود. در حال حاضر نیز درآمد برخی از بانکها ریزش جدی داشته است. چون تقاضا برای پذیره نویسی اوراق در بازارهای بورس کاهش پیدا کرده است. با اینکه تمامی صنایع تحت تاثیر ویروس کرونا قرار گرفته و بازنده بودند، اما تمام تصویر این روزها سیاه سیاه هم نیست. در این میان شرکتهای حوزه تکنولوژی روزهای خوبی را سپری میکنند و تمامی دورکاریها از طریق سیستمهای اینترنتی و کامپیوتری انجام میشود. برای مثال: شرکتهای مانند زوم به دلیل افزایش کاربران و تقاضای خدمات، با افزایش جدی ارزش سهام روبرو بودهاند. در همین راستا پزشکان از طریق خدمات شرکت سلامت مجازی تلاداک در آمریکا بیماران را معاینه و برای آنها نسخه میپیچند. سهام چنین شرکتهایی افزایش جدی داشته است.
تاثیرات بحران اخیر بر آینده کسب وکارها
الویری در ادامه افزود: بحران اخیر باعث خواهد شد که دنیا به سمت رکود جدی پیش برود. هر چند برخی از کشورها در زمان حال نیز گرفتار آن شدهاند. نرخ بیکاری در بسیاری از کشورها افزایش بیسابقهای داشته است. در چنین شرایطی سیاستهای ضدتجارت آزاد شدت پیدا میکند. چنین روندی نشان میدهد که ما در آینده پنج واکنش را شاهد خواهیم بود. یک: زنجیره تامین دچار تغییرات میشود. برای مثال: برخی از کالاها در بازار نایاب میشود. مانند ژل شستشوی دست که در لندن کمیاب شده و برای خرید آن باید هفتهها بگردید. چنین اتفاقی نشان میدهد که مطمئنا تامین کننده الکل این ژل مابقی کشورهای اروپایی بودهاند. وقتی کشورهای صادرکننده مانع خروج الکل میشوند، کشوری پیشرفته در تولید محصولی مهم برای روزهای ضروری وا میمانند. دو: شرکتها به سمت دورکاری پیش خواهند رفت. همچنین شرکتها به سمت شرکتهای ماهوارهای سوق پیدا خواهند کرد. شرکتهایی که یک هسته مرکزی کوچک با هزینه پایین دارند. چنین شرکتهایی براساس نیاز و پروژه از افراد فریلنسر کمک میگیرند. سه: به خاطر افزایش بیکاری، درآمد کاهش پیدا خواهد کرد. چنین اتفاقی در بلند مدت باعث میشود که تقاضا برای کالاهای ضروری بالاتر رود و تقاضا برای کالاهای لاکچری کاهش پیدا میکند. چهار: بکارگیری تکنولوژی سرعت میگیرد. شرکتها برای افزایش بهرهوری نیاز دارند که از تکنولوژی بیشتر استفاده کنند. برای مثال: قرنطینه باعث شده که تقاضا از فروشگاههای اینترنتی بالا برود به حدی که چنین فروشگاههای دیگر توان پاسخگویی ندارند. چنین شرکتهایی انتظار این تعداد تقاضا را نیز نداشتند. پنج: نقش سهم دولتها در اقتصاد. این روزها دولتها به سازمانها جهت تامین و ماندگاری در بازار کمک میکنند. احتمالا در سه تا پنج سال آینده دولتها نقش مهمتری در نجات اقتصاد و مردم ایفا خواهند کرد.
بررسی پیامدهای بحران از نگاه سرمایه داران، کسب وکار و اشخاص حقیقی
الویری در پایان افزود: در این میان سئوال مهمی مطرح میشود، اینکه سرمایهداران از کدام زوایا جهت ارزیابی شرکتها میتوانند استفاده کنند. برای تحلیل این موضوع به پنج نکته اشاره خواهم کرد. یک: بررسی میزان تقاضای خدمات و کالاهای شرکتها در شرایط حال حاضر. دو: بررسی میزان بدهکاری شرکتها در شرایط حال حاضر. احتمال ورشکستگی شرکتها که بدهیهای بالایی برروی ترازنامه آنها دیده میشود، بالاست. بنابراین شرایط برای شرکتهایی که بدهی کمتری دارند، مساعدتر است. سه: توجه به ساختار هزینهای شرکتها. شرکتهایی در این شرایط زنده خواهند بود که حجم هزینههای متغیر آنها بیشتر است. چنین شرکتهایی با توجه به تغییرات تقاضا میتوانند هزینههای خود را کاهش دهند. چهار: شرکتهایی که از خدمات سیاستهای تشویقی دولتها بهره مند خواهند شد. پنج: مدیریت ریسک. باید در نظر گرفت، کدام شرکتها در زنجیره تامین دچار ریسک ورشکستی و مشکلات مالی خواهند شد.
در ادامه وبینار یگانه اقبالنیا از گروه مالی فیروزه به بررسی بازار بورس تهران پرداخت.
تحلیل وضعیت اقتصاد ایران در شرایط حال حاضر
یگانه اقبالنیا از گروه مالی فیروزه پس از ابزار خوشحالی جهت حضور در وبینار و بیان این نکته که در حال سپری کردن روزگار عجیبی هستیم به تحلیل وضعیت اقتصاد ایران در شرایط حال حاضر پرداخت و گفت: بهتراست با توضیح یک نسبت مالی که در تمامی بازارها شایع است، بحث را آغاز کنیم. نسبت قیمت به درآمدخالص (P/E) نسبتی است که همگان میدانند که در تمامی بازارها استفاده میشود. این نسبت به منظور مقایسه بازارها، شرکتها و صنایع مختلف استفاده میشود. این نسبت بسیار مهم به دو نحوه محاسبه میشود: یک: اگر درآمدهای خالص بصورت گذشته نگر (12 ماه گذشته ، P/Ettm)باشند، درآمدهای گذشته در نسبت در نظر گرفته میشود. دو: اگر شرکتها برآورد مالی نسبت به درآمدها داشته باشند، پیشبینی نسبت به درآمدهای آینده گرفته میشود (P/E Forword). بطور خلاصه این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذارها نسبت به هر یک ریال درآمدشان چقدر تمایل به هزینه کردن دارند. به نوعی این نسبت خوشبینی سرمایهدارها محسوب میشود. از طرفی اگر P/E را ثابت فرض کنید این نسبت نشان میدهد، هزینه کالای خریداری شده چندسال طول میکشد تا بازگردد.
همچنین اگر بخواهید بازارها را با هم مقایسه و یک مبنا برای مقایسههای مختلف داشته باشیم، تعریفی وجود دارد به نام P/Eمبنا. برهمین اساس به مقایسه بازار ایران با جهان میپردازم. اگر P/E بازاری بالا رود، سرمایه گذاران نسبت به بازار مثبت و اگر پایین بیاید نگاهشان منفی میشود. همانطور که گفته شد P/E برای مقایسه شرکتها نیز استفاده میشود. حال اگر P/E دو شرکت همگن را بخواهید در نظر بگیرید، تنها تفاوت P/E ها عوامل بنیادی شرکتها است. برای مثال: ساختار سهامداری شرکتها و رهبری بازار شرکتها و… با یکدیگر مقایسه میشوند. ساختار سهامداری برای شرکتها بسیار مهم است و ما در ایران شاهد این هستیم که برخی شرکتها ساختار سهامداری شفافی ندارند.
حال اگر به سراغ بازار بورس تهران برویم، مشاهده خواهیم کرد که بورس و بازار ایران نسبت به تمام بازارهای منطقه از دسامبر 2019 تا مارچ 2020 رفتار عجیبی داشته است. تمام بازارهای منطقه چه آنهایی که شبیه بازار ایران هستند و چه بازارهای پیشرو، در این مقطع زمانی با افتP/E مواجه شدهاند. این درحالی است که آنها با چنین افتی تا بحال روبرو نبودهاند. اما بازار ایران نه تنها افت نداشته بلکه P/E آن دو برابر شده است. اگر نگاهی به P/E تاریخی ایران داشته باشید، حتی زمانی که تحریمها و یا کاهش ریال و یا برجام انجام شده، P/E بازار میانگینی میان 7 یا 8 بوده است، حال در این مقطع زمانی P/E بازار ایران به 12 رسیده است.
عواملی که باعث افزایش P/E شده است
اقبال نیا گفت: اکثر قدیمیهای بازار بورس تهران نسبت به این افزایش متعجب شدهاند. اگر به نمودار شاخص بورس تهران دقت کنید، هر زمان این شاخص خواسته فاصله بگیرد، دوباره خود را اصلاح و عامل بنیادی سودآوری شرکتها بازگذشته است. حال از آبان 98 این رابطه کاملا گسسته شده است. در این حالت سودآوری شرکتها ثابت مانده و فقط قیمت افزایش یافته است و P/E در مقطع زمانی مورد بحث فقط به خاطر قیمت افزایش یافته و عامل بنیادی از بین رفته است. بازار بورس تهران معمولا نسبت به کاهش قیمت نفت، کاهش قیمت کامودیتیها(هر جنس و یا سرویسی که بتوان با جنسها یا سرویسها مبادله یا تعویض کرد. مانند فلزهای با ارزش همانند طلا و نقره و.)، کاهش قیمت محصولات نفتی و پتروشیمی واکنش نشان میدهد، حال در مقطع زمانی مورد نظر بازار نه تنها عوامل کاهنده را پشت سر گذاشته بلکه 15 درصد افزایش داشته است. این درحالی است که تمامی بازارهای جهانی کاهش داشتهاند. حال سئوال بیپاسخی در بازار بورس تهران مطرح شده که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، آیا ساختار جدیدی اتفاق افتاده و یا آیا پارادایم جدیدی به بورس تهران وارد شده است؟ البته برخی از شکاکان بازار معتقدند که این یک حباب است که عواقب خیلی بدی به همراه دارد و بسیاری از سرمایه گذاران زیان سنگینی خواهند دید. در این میان ورود سرمایه گذاران بخش حقیقی نیز دلیلی است که طرفداران تغییر ساختار بورس میگویند، این اتفاق حباب نیست و ما نباید نگران حباب باشیم. ما باید از این نکته بهرهگیری کنیم که بازار بورس تهران به دلیل تحریم، برجام و شناخته نشدن شرکتهای ایرانی، همیشه ارزان بوده است. نکته جالب این است، در حال حاضر علم سرمایهگذاران بیشتر و تمایل دارند، بازارهای جدید را کشف کنند. چنین اتفاقی باعث شده که آنها وارد بازار بورس شده و این تغییرات را ایجاد کنند. در این میان تعداد کدهای معاملاتی در ایران نسبت به بازارهای دیگر بسیار پایین است. تعداد کدهای معاملاتی فعال و غیرفعال 13 درصد جمعیت فعال ایران است. اما تعداد کدهای معاملاتی فعال تقریبا 3 درصد جمعیت فعال است. چنین درصدی در آمریکا 50 درصد است. بنابراین برخی معتقدند تعداد کدهای معاملاتی فعال در بازار بورس تهران در حال افزایش است و بازارتوسط سرمایه گذاران حقیقی که تابحال وارد بورس نشدهاند، شناخته شده است. تعداد مراجعان سایت سهجام تهران نیز نشان از این اتفاق دارد. بنابراین ورود به بازار بورس تهران بی سابقه بوده است. البته در این میان انتظارات نرخ تورمی و افزایش نرخ ارز نیز بیتاثیر نیستند اما قدیمیها بازار عنوان میکنند که این عوامل همیشه بوده است و دو برابر شدن P/E بسیار عجیب است.
مقایسه رشد بازارهای سرمایه گذاری در 10 سال گذشته (منتهی به 21 اسفند 1398)
اقبالنیا گفت: مقایسه رشد بازارهای سرمایهگذاری در 10 سال گذشته به ریال نشان میدهد، اگر فردی ده سال گذشته در بورس تهران سرمایه گذاری کرده تا 21 اسفند 1398 سرمایه او 41 برابر شده است. این درحالی است که بازارهای مانند طلا، مسکن، سپرده بانکی، دلار همگی در مقطع زمانی مورد نظر راکد ماندهاند. بازار طلا به دلیل اینکه بازارهای جهانی نیز به سقف رشد خود رسیدهاند، دیگر خیلی جای رشد ندارد. نقل و انتقالات دلار به شدت محدود شده و به شدت توسط بانک مرکزی کنترل میشود و سرمایه گذاران نمیتوانند مبالغ بزرگ در آن سرمایه گذاری کنند. در بازار مسکن نیز به دلیل عوامل بنیادی تقاضا کم شده است. 65 درصد از خانوارهای ایرانی طبق تحقیق بودجه خانوار ایرانی بانک مرکزی در سال 96 صاحب خانه هستند و 9درصد خانوارهای ایرانی رایگان از خانه استفاده میکنند. بنابراین رشد بازار مسکن در 15 سال گذشته به سطع اشباعی رسیده است. سپرده بانکی نیز نسبت به بازارهای دیگر کم بازده است. بنابراین تنها بازاری که جذاب و از لحاظ تاریخی پر بازده، قانون مند و نهادهای قانونی برآن نظارت دارد و دولت کمتر در آن دخالت میکند و برای تمام مردم قابل دسترس است، بخش بازار بورس است. چنین عواملی باعث سوددهی بازار بورس شده و مردم کم کم آگاه شدند که با توجه به ریسکهای بازار بورس در آن سرمایه گذاری کنند. بنابراین اگر کسی در سال 78 وارد بورس تهران شده بود، دارایی او امروز 236 برابر شده است. طلا، مسکن و… در رتبههای بعدی قرار دارند.
شیوه سرمایه گذاری سهام
اقبالنیا درپایان به بررسی شیوه ارزشگذاری سهام پرداخت و گفت: از طریق نکاتی که در این بخش بیان میکنم میتوانید به گرانی و ارزانی یک سهام پی ببرید. درست است که نکات بیان شده در این بخش ساده است اما اگر کسی بخواهد چنین بررسی انجام دهد، حتما باید با یک کارشناس مشورت کند. در این بخش مثالی عنوان میکنم. فرض کنید، P/E شرکتی در تهران 12 و ارزش واقعی آن 812 تومان باشد و سود هر سهم آن در سال 98، 64 تومان بوده است. حال هر فردی با دیدن این آمار سئوالی اینچنینی مطرح میکند، آیا سهام این شرکت ارزان یا گران است و یا اصلا اقدام به خرید کند یا خیر؟ برای اینکار بایدP/E مبنا را حساب کنیم.P/E مبنای این شرکت 6/6 است. این عدد را ضربدر سود هر سهام یعنی 64 میکنیم که عدد 422 بدست میآید. این عدد از ارزش واقعی شرکت ارزانتر است. پس این سهام گران است. این روشی ساده برای تشخیص گرانی و یا ارزانی سهام است. البته این روش محدودیتهای نیز دارد و بسیاری از تحلیلگران به دلیل متغیر بودن درآمدهای شرکتها بخصوص در ایراناز این روش استفاده نمیکنند. بنابراین باید از این روش در کنار روشهای دیگر استفاده کرد.
روش دیگری که میتوان برای محاسبه ارزش سهام مورد استفاده قرار داد، روش محاسبه نسبت P/S (نسبت قیمت به میزان فروش شرکتها) است. برای محاسبه قیمت کلی، ارزش بازار مورد بررسی قرار میگیرد و باید فروش کل سهام نیز استخراج شود. اگر P/S شرکت از P/S صنعتی که شرکت در آن فعال است در5 سال اخیر کمتر باشد، سهام شرکت ارزان است. حال اگر در سال 2020، P/S شرکت به خاطر افزایش قیمت به یکباره بالا رود باید دقت کنید که این افزایش به چه علت بوده است، آیا تورم باعث این موضوع شده؟ آیا به خاطر افزایش فروش بوده؟ آیا به خاطر اجرای طرح توسعهای بوده و… اگر دلیل منطقی وجود ندارد و P/S شرکت به یکباره با توجه به سابقه گذشته افزایش داشته نمیتوان بر آن حساب کرد. مگر در این میان یک دلیل قانع دهنده بنیادی بیابید.
در مجموع روشهای دیگری نیز جهت ارزشگذاری سهام وجود دارد که مورد استفاده قرار میگیرد. روشهایی که ساده نیستند و باید به دقت بررسی و تحلیل شوند.
لازم به ذکر است: در پایان این وبینار کارشناسان به سئوالات مختلفی که توسط شرکتکنندکان مطرح شد، پاسخ دادند.
mbanews.ir- نرگس فرجی