• slide6
responsive slider by WOWSlider.com v8.8

03/12 1399


ام بی ای نیوز: به لطف استفاده هوشمندانه از رسانه های اجتماعی، جاستین ترودو اولین نخست وزیر عصر اینستاگرام لقب گرفت. با این وجود پس از چهار سال قرار گرفتن در راس قدرت، کاستی ها و معایب او کم کم خود را نشان می دهند.

در مارس ۲۰۱۲، جاستین ترودو، به عنوان فرد پیروز مسابقه در مرکز شهر اتاوا، پایتخت کانادا، قصد احیای تصویر برند خود نزد عموم مردم را داشت. او به نشانه پیوستن قریب الوقوع به حزب لیبرال پارلمان، لباسی قرمز رنگ بر تن داشت. در آن سوی میدان مبارزه، یک رهبر جوان بومی کانادا و سناتور حزب محافظه کار به نام «پاتریک برازئو»، افسر سابق نیروی دریایی و صاحب کمربند سیاه دان دو کاراته قرار دارد.



ترودو به یکی از بهترین امید ها برای احیای جایگاه از دست رفته لیبرال ها و بازگشت آن ها به راس قدرت تبدیل شده بود اما فعالیت سیاسی وی که چهار سال پیش شروع شده بود مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت. آن ها جاستین ترودو را فاقد شخصیت سیاسی قوی می دانستند. به گفته منتقدان او با تکیه بر افتخارات پدرش، پیر ترودو، یکی از با سابقه ترین نخست وزیران کانادا به نخست وزیری انتخاب شده است. باربارا استریسند، یکی از معشوقه های سابق او، پیر را ترکیبی از «مارلون براندو و ناپلئون» می داند. در مقابل، یک منتقد به شکلی خاطره انگیز به جاستین لقب «پاریس هیلتون سیاست کانادا» را داده بود. به گفته جاستین ترودو، یک دوره پیروزی در رینگ بوکس می تواند به از بین رقتن این دیدگاه غلط کمک کند. وی خطاب به یک فیلمساز مستند گفته بود که هیچ گاه نباید قدرت مکاد ها را در دنیای امروز نادیده گرفت.

در چند ثانیه نخست مبارزه، برازئو با حملات سنگین و پی در پی سعی کرد تا تورودو را از میدان به در کند. سناتور محافظه کار خیلی زود خود را خسته کرد. در ادامه ترودو باران ضربات را بر سر برازئو بارید. در نهایت داور جاستین را به عنوان نماینده حزب لیبرال برنده مسابقه اعلام کرد.

این پیروزی یکی از اولین قهرمانی های مهم در یک کمپین برندینگ بود که به ترودو کمک کرد تا از یک سیاستمدار سبک وزن به یک سوپراستار جهانی دنیای سیاست تبدیل شود. او در سال ۲۰۱۷ با رد ادعای تصادفی بودن پیروز در آن مسابقه گفت: «من کسی را می خواستم که یک بوکسور قدرتمند باشد. رقیب یک سناتور سرسخت و قوی از بومیان کانادا بود. این داستان خوب و خاطره انگیز ارزش مانور دادن بر روی آن را دارد.»



در هفته های پس از این مبارزه، رسانه های کانادایی که قبلا از نامزد نخست وزیری حزب لیبرال به عنوان یک ولیعهد اصیل اما نه چندان قوی نام می بردند، شروع به تمجید از او به عنوان فردی سخت کوش، قدرتمند، سربلند و شجاع کردند. این تغییر لحن به او کمک کرد تا یک سال بعد رهبر حزب لیبرال شود. دو سال پس از آن، در سال ۲۰۱۵، لیبرال ها در جهشی بی سابقه از وضعیت درجه سه به حزب اکثریت ارتقاء یافتند و ترودو مثل پدرش، نخست وزیر کانادا شد.

مانند باراک اوباما، ترودو ظاهرا بهتر از دیگر سیاستمداران درک می کند که چگونه می توان ایده های قدیمی تبلیغات سیاسی را با واقعیت های رسانه های اجتماعی تطابق داد. او استاد ویدئو کلیپ پر طرفدار جذاب یا عکس مهیج بود که به نظر می رسید شایستگی دولت و مزیت سیاستش نسبت به سایرین را بیان می کند. نتایج یک سری تحقیقات دانشگاهی عنوان اولین نخست وزیر عصر اینستاگرام را به او داد. به اعتقاد وارن کینسلا، یک استراتژیست سابق حزب لیبرال، در زمینه برنامه ریزی برای ارائه یک تصویر خاص، او احتمالا پس از رونالد ریگان بهترین رهبر ملی به شمار می رود.

ترودو در دفاع از چهره کانادا به عنوان یک کشور دوست با هم پیمانان، باز و انعطاف پذیر در برخورد با مهاجران و منصف با مردم خود موفق عمل کرده است. مطابق این تصویر، کانادا یک نمونه عالی و تمام عیار از ترقی خواهی در عصری است که فشار های پوپولیسم اقتدارگرا جهان را آماج حملات خود قرار داده و مرز بندی کرده اند. گویی عبور از این مرز ها که کانادا را از ایالات متحده آمریکای دونالد ترامپ جدا می سازد، به معنای سفر از درون یک آینه سیاسی است. با این وجود، ترودو هرگز دقیقا ضد پوپولیستی نبود: او این احساس را در دل مردم پروراند که در عین خدمت به توده ها، کاری کرده است تا عشق به نخست وزیر در دلشان جوانه بزند.

برخی سیاست های دولت ترودو باعث شده است تا هویت سیاسی او توخالی و حتی ضد و نقیض به نظر برسد. بیشترین بحث و جدل در رابطه با تصدی مقام نخست وزیری توسط او بر سر این موضوع شکل گرفته است: دیده بان اخلاق دولت کانادا اخیرا دریافت که ترودو در راستای اعطای مجوز به یک شرکت غول مهندسی و ساختمان سازی به امید تلاش برای جلوگیری از محکومیت نخست وزیر به فساد اداری، قانون تضاد منافع کشور را نقض کرده است. این شرکت متهم شد که بنا بر گزارشات دریافتی میلیارد ها دلار رشوه به مقامات در لیبی، از جمله اعضای رژیم قزافی، در فاصله بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱، داده است.

این رسوایی با ماهیت آن دولت مترقی و شفافی که دل مردم کانادا را ربوده و از طریق رسانه های اجتماعی به دل مرم دنیا راه یافته است، تناقض دارد. بر اساس این ادعا، دولت ترودو نظیر دولت های قبلی کانادا همچنان تحت نفوذ «اجماع لارنتی» است. اجماع لارنتی به شبکه ای از نخبگان سیاسی، تجاری و روشنفکران در تورنتو، اتاوا و مونترال اطلاق می شود که هم نام یکی از سرشاخه های رودخانه پر آب سنت لارنس در شرق کانادا است. در نتیجه رتبه تاییدیه ترودو از ۶۵ درصد در سال ۲۰۱۶ به حدود ۳۲ درصد در ماه جولای کاهش یافت.


برند ترودو با کمی ارفاق تمیز و تازه است و شکل متفاوتی از سیاست به حساب می آید. برند ترودو ضمن استقبال از سیاست جدید، به سیاست قدیم نیز علاقه دارد.

در عصر برخورد مداوم و صمیمی با سلبریتی ها، شاید جای تعجب نباشد که رئیس دولت یک کشور با جمعیتی کمتر از نیم درصد جمعیت جهان، این قدر معروف باشد اما با جستجو در میان نخست وزیران پیشین کانادا کمتر کسی را می توان یافت که مثل جاستین ترودو در مجلات نیویورک تایمز و Vogue به شرح ویژگی های او پرداخته باشند. مگر در تاریخ کانادا چند نخست وزیر را می توان پیدا کرد که مردم جهان نامشان را به یاد بیاورند چه رسد که با شنیدن اسمشان تصویر آن ها نیز جلوی چشم آید؟

او فقط به منافع مردم کشور خود فکر می کند. در صحنه جهانی ترودو شکل ایده آلی از یک مرد دوست داشتنی، خوشتیپ، مهربان و فعال را ارائه داد. مردم کانادا می توانند بهترین خود را در او ببینند.

جذابیت کاملا کانادایی ترودو وقتی بیشتر از همیشه نمایان می شود که ایده ای شبیه به ایده پدرش را ارائه می دهد: «جامعه عادلانه». این ایده در قالب حمایت از حقوق شهروندی، ایجاد فرصت اقتصادی برای همه، ارائه راه حل های علمی برای حل مشکلات زیست محیطی و به ارمغان آوردن استقلال بیشتر برای بومیان کشوری مثل کانادا عرضه شد که در آن مردم ارزش ویژه ای برای زبان های فرانسوی و انگلیسی قائل بودند.

تلاش های جاستین ترودو برای ادامه دادن راه پدرش در تعامل با جمعیت از طریق گرفتن عکس های سلفی با آن ها خلاصه می شد. در ادامه عکاس رسمی نخست وزیر با فاصله کمی این لحظات را ثبت می کند و سپس در اینستاگرام انتشار می دهد.

آغاز ظهور قدرت جاستین ترودو را معمولا به سوم اکتبر سال ۲۰۰۰ میلادی، سخنان گیرای او در مراسم تشییع جنازه پدر و اشک های رهایش بر روی تابوت پرچم دار پیر ترودو نسبت می دهند. بلافاصله پس از فوت پدر صحبت از ورود ترودو جوان به دنیای سیاست بود اما بسیاری از تاظران را فاقد جاذبه می دانستند. او قبل از تبدیل شدن به یک معلم مدرسه، وقت خود را صرف تدریس بازی با اسنوبرد کرده بود. او حتی اعتراف می کرد که روزنامه نمی خواند و علاقه به شنیدن اخبار ندارد. او می گفت که به هر حال به نحوی از زبان یک فرد دیگر از اتفاقات مهم مطلع می شود.



مرضیه فروتن

www.theguardian.com

امتیاز به این خبر:
دیدگاهها: 0

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود