شهریور امسال را نه ترس از شروع ترافیک مهرماه تمام کرد و نه کمپینهای تخفیف شگفتانگیز بازگشت به مدارس... پایان شهریور ١۴٠١ با اعتراض و قطعی اینترنت به پاییز چسبیده است و گویا نفرین گرمای آفتاب تمامی ندارد.
انجمن تجارت الکترونیک ایران در بیانیهای محافظهکارانه از نابودی نسبی بیش از چهارصدهزار کسبوکار متکی به اینستاگرام خبر داده است، که با مراودات رایج کاری در تلگرام و واتساپ، حالا با ملی شدن اینترنت چنان که افتد و دانید انگار هرگز وجود نداشتهاند.
داستان آوارگی اکوسیستم آنلاین ایران در دو دههی اخیر قصهی تازهای نیست؛ اما میزان وابستگی آنها به ارتباطات مجازی و تغییرات سبک زندگی مردم در روزهای قرنطینه با سالهای گذشته متفاوت است؛ همزمان ترند شدن اعتراضها و فشار رسانهای و اجتماعی برای تعیین موضع افراد و سازمانها نسبت به آن، این آوارگی را میان خواست کنترلی و تلاش معترضان برای نافرمانی مدنی [و بیشتر] جدیتر هم میکند.
سرنوشت کسبوکارهای آنلاین ایران لزوما به شعلههای آتش اعتراض گره نمیخورد و ریشههای پوسیدگی ناشی از تحریمها، فشارهای قانونی و صنفی، بحران معیشتی مردم و... اولویت نداشتن آنها در ماجراهای پرتکرار، میتواند این دندانها را برای همیشه کشیدنی کند. حالا این دنداندردها به جایی رسیدهاند که تنها فرصت «یکسره شدن تکلیف» دارند. تکلیفی که ذاتش شبیه ذات صنفی و حقوقی فعالیت همین اکوسیستم، بلاتکلیف است، سرراهیست و کمکم ممکن است کسی مسئولیتش را هم گردن نگیرد. واتساپ و اینستاگرام ممکن است برای همیشه پیش تلگرام بمانند و مشتری ایرانی راه دیگری برای نیازش پیدا کند... اما استارتاپهایی که کورهراههای ارتباطات آنلاین را مهمترین «قیف جذب مشتری» میدانند، گیج از این سیلیها دور خودشان خواهند چرخید.
جلال سمیعی (روزنامهنگار و همبنیانگذار سه استارتاپ)