02/30
1397
ام بی ای نیوز: انتخابهای شغلی در سرزمینهای گیمآوترونز محدود است. شاید علتش این باشد که همه میخواهند همدیگر را بکشند و به همین دلیل تنها شغل اصلی، کشتن همدیگر یا دستور دادن به دیگران برای قتل افراد است. اما برای یک لحظه تصور کنید اگر خدایان قدیمی و جدید، تصمیم میگرفتند با دادن شغلهایی در محیطی کاملا متفاوت، این شخصیتهای دوستداشتنی ما را بیازمایند چه میشد؟ منظورم از محیط متفاوت، امکان کار در یک آژانس تبلیغاتی است.
یک آژانس دیجیتالی در هند شخصیتهای گیمآوترونز را در جایگاههای مختلف آژانس قرار داده و برای این کار از ویژگیهای هر کدام کمک گرفته است.
تیریون لنیستر- کپیرایتر
این کاریاست که من میکنم؛ مست میکنم و از همه چیز سر در میآورم.
جان اسنو- منابع انسانی
تو هیچچیز نمیفهمی جان اسنو
سمول تارلی- کارآموز
دنریس تارگرین- مدیرعامل
آنها دو انتخاب دارند، یا در دنیای تازهی من زندگی کنند یا اینکه در دنیای قدیمی خودشان بمیرند.
رمزی بولتون- مشتری
اگر در خیالتان قرار است به پایان خوش برسید، باید بگویم سخت در اشتباهید.
پیتر بیلیش- استراتژیست
آنچه که از آن بیخبریم، مرگمان را موجب میشود.
سرسی- مدیر خلاقیت
تنها راه وفاداری مردم، این است که اطمینان داشته باشی از تو میترسند.
میساندی- کُدنویس
چطور یک نفر میتواند به هشت زبان حرف بزند؟
زن سرخپوش- مشتری
تنها یک جهنم وجود دارد، همانی که در آن زندگی میکنیم.
آنسالید- طراح
ما به دستورهای اربابمان گوش میدهیم.
کلاغ سه چشم- متخصص سئو
همیشه حواسم به شما بوده است، زندگیهای همهی شما را با هزار و یک چشمم میبینم.
کرم خاکستری- مدیر هنر
؛ برادران، هیچکس قرار نیست به شما آزادی بدهد.
لرد وریس- امور مشتریان؛ شاید ما به زندگی با ترس آنچنان خوکردهایم که گمان میکنیم راه دیگری برای زندگی وجود ندارد.
میس تایرل- مدیر رسانه؛ من ارباب سکهها هستم.
نستوریس بانک آهنی- حسابدار؛ اینجا کتابهای ما با اعداد پر شده است.
مترجم: نازنين کي نژاد
www.boredpanda.com